یک شنبه 19 شهريور 1392برچسب:, :: 21:0 :: نويسنده : فافا
سلام به عشقم که رفته سفر و دوستان خوبم خوبید خوشید از اونجایی که مطلع بودید یازده شهریور سالگرد بهم رسیدن من و تنها عشق کودکی ، نوجوانی و جوانیم بود و از اونجایی که ما هر سال(الان نوشتم ما دلم قنجولی شد، یعنی من و نفسیم یه خانواده دونفری هستیم جونم)این روز رو جشن میگیریم من کیک میپزونم و بخاطر اینکه همون روز من باشگاه داشتم حتما هم بعد میرفتم متاسفانهگوشیو گذاشتم رو ساعت شش که به کارام برسم اما چون شب قبلش تا دیروقت درحال درددل با همسریم بودیم خواب موندم یک ساعت دیر بیدار شدم یعنی ساعت هفت ، زود کیک اماده کردم گذاشتم تو فر دویدم سمت گرمابهاومدم یه نگاه به ساعت انداختم دیدم یه ربع به هشت و باز مثل همیشه فافا خانوم دیرش شدهمن وشووری هم هشت قرار داشتیم که من ده به باشگاه برسم خلاصه جینگولاسیون انجام دادمموهامم بلند بود چند روز پیش از سالگردمون با اجازه نفس خان رفتم خرد کوتاه زدم نفسیمم برای اولین بار بعد از چند سال میخواست با موهای کوتاه من رو ببینه پس باید بسیار بسیار جینگیلش می کردم ، اتو مو کشیدم دوتا گل سر کوچولو زدم روش به صورت چتری مایل به کج ریختم تو صورتم رفتم سراغ کیک برای اولین بار کیک توت فرنگی درستیده بودم همیشه شکلاتی بود در تزیینش وارد بودم اما اینسری نمیدونستم با چی خوجلش کنم. تنها گزینه موز بود بعد از تزیین کیک هی نگاش کردم دیدم خلوته روش بدیو بدیو رفتم سر یخچال شیره و کنجتم پاچیدم روشهمسری اس داد که کارای لپ تاپ تموم شد منم در رو زدم همسری لپ تاپ گذاشت رو پله چند دقیقه بعد رفتم اوردم یه نگاه دیگه به خودم تو اینه انداختم موهامو باز مرتب کردم اخه خیلی برام مهم بود همسرم از مدل موهام خوشش بیاد با اینکه کسایی که دیدنم بهم گفتن بهت خیلی میاد اما نظر نفسیم برام خیلی خیلی مهم بود جدا از بقیه بود. به جای موردنظر رسیدم عشقمم پیاده شد از همون فاصله دو سه متری ابروهاشو برد بالا خندید اومد سمتم گفت وای چه تغییر کردی خوشگلتر شدی کیک ازم گرفت در باز کرد تا نشست تو ماشین گفت چه جیگر شدی عسلم بوسم کردسر راه همسری شمع گرفت تو راه همینجوری که دستمون تو دست هم بود یدفعه داد زد گفت سالگردمون مبارک منم خندیدم تبریک گفتمتا برسیم پارک یه دقیقه یه بار نگام میکرد می گفت خیلی تغییر کردی منم می گفتم خواهر فافام دیگه خودش خونه خوابه هی منو میزد فشارم میداد تا اعتراضم می کردم می گفت به من چه میخواستی جیگرتر نشی کلا یکی از راه های ابراز عشق همسری فشار دادن منه زورشم زیاده دردم میگیره خوووشارژ دوربینم تموم شده بود منم که یک ساعت دیر کرده بودم تا برم پیش نفسی ساعت شده بود نه دیگه اصلا وقت نبود وایسم بزنم تو شارژ عکس بندازم از کیک بخاطر این سر عکس انداختن از کیک اینکه از چه زاویه ای بهتره کلی خندیدیم حالا هی من عکس میندازم میگم بهتره هی شووری جونم میندازه میگه نه این زاویه بهتره خلاصه عکس انداختیم کبریتم که نداشتیم شمع روشن کنیم به همسری گفتم فرضی فوت کنیم خوبمثل همیشه دوتایی چشمامون رو بستیم تو دلمون آرزو کردیم بهم نگفتیم چه آرزویی کردیم اما جفتمون میدونیم همیشه چه روزای تولد چه این روزای سالگردمون آرزوی جفتمون یه چیز هستش مشترکه شمع فرضی رو فوت کردیم کیک درحالی که دست همدیگرو گرفته بودیم بردیم روبوسی کردیم بهم تبریک گفتیم نفس خان موزهای روی کیک رو نوش جان کردن منم یه برش از کیک دادم همسری خورد خودمم رژیم داشتم یه کومچولو خوردم آهان این رو بگم میخواستم بشینم تو ماشین برگای گل دیدم که نفسی به زور جاش داده بود زیر صندلی من منم تا دیدم گفتم ما که گل زیر صندلی رو ندیدیم بعد از مراسم کیک خوری نفسی میخواست گل بهم بده منم از زیر صندلی گل گرفته بودم نمیذاشتم گل رو دربیاره خودم میخواستم از زیر صندلی بیارمش بیرون که شووری جون نذاشت خودش داد بهم گفتم خیلی خوشگله مرسی مثل همیشه زود گفت نه گل من قشنگترهپیاده شدیم قدیم زدیم یه زوج مسن دیدیم عاشقونه کنارهم نشسته بودن بهم نگاه میکردن حرف میزدن به نفسی گفتم چندسال بعد ماسترفتیم سمت اب خوری همسری دستش گرفت زیراب من اب بخورم اون دوتا داشتن ما رو نگاه میکردن فکر کنم داشتن بهم میگفتن چندسال قبل ماستنمیذاشتم بشینیم هی میگفتم بیا راه بریم من کالری بسوزونم آخر نفسیم گفت بسه دیگه خسته شدم بیا بریم انتخاب واحد مرتب کنبم یه کمی از واحد هارو مرتب کردیم من نگران بودم که نشه اون درسایی که میخوام بردارم همسری هم میدید ناراحتم قربون صدقم میرفت خلاصه کلی لوسم کرد تا خندیدم ناراحتیم رفتاما یه چیزی کشف کردم که چقدر مزه میده من ناراحت باشم اصلا نفسی در یه تکاپوی میوفته بیا ببین کلی لوسم میکنه تا بخندم از این به بعد هی میخوام پیش همسری ناراحت باشمیه دفتری داریم که کلی من و نفسیم برای هم شعر نوشتیم ابراز عشق کردیم این روزای خاص مثل یازده شهریور دفتر رو میبرم صفحه اولش تاریخ میزنیم برای هم یه جمله مینویسیم اینسری خواب موندم دیرم شد یادم رفت ببرمش نزدیک ساعت ده همسری من رسوند خونه تا هم گل ببرم هم یه تیکه از کیک ببرم برای داداشی بقیه کیک رو هم عشقم برد برای مامان 2(مامان همسریم) و خواهری بعدم منو رسوند باشگاه موقع پیاده شدن دلمون نمیومد دست همدیگرو ول کنیم از هم جدا بشیم اما با این حال مثل همیشه سعی کردیم بخندیم با لبخند خداحافظی کنیم دوستای خوبم از اونجایی که عادت کردم اول کامنت همسریم رو ببینم تایید کنم و الان رفته مسافرت نیست کامنت بزاره کامنتاتون یه کمی دیر تایید میشه تا بیاد عشقنامه:عزیز فافا همینجا ازت عذرخواهی میکنم که چند روز کلافه بودم به دلایلی که فقط خودم خودت میدونیم بدخلقی کردم اما تو با اون قلب بزرگ مهربونت درکم کردی حتی وقتی ازت عذرخواهی کردم یه جوری رفتار کردی حرف زدی که من بیشتر پی به قلب مهربونت بردم اما باز میگم ببخشید عشقم هزاران بار شکر میکنم خدا رو برای اینکه بالاخره بعد از اون همه اتفاق به دلهامون نگاه کرد ما رو بهم رسوند خدایا شکرت من وعشقم عاشقتیم قول میدم قدر این عشق جفتمون بدونیم مرد زندگی من هر روز بیشتر از دیروز دوست دارم عاشقت میشم نظرات شما عزیزان:
سلام عزیزم خوب چرا تو بلاگفا وب درست نمیکنی ک هروخت اپ کردی بدیوبدیو بیایم پیشت
پاسخ: بهش فکر میکنم ماریو
عزیزم سالگردتون مبارک
عشقتون پایدار .و همیشگی گلم... به به اون کیک و اون قیافه جدیدت چه مزه ای میده واسه همسری پاسخ:مرسی سالی جون اخ اخ گفتی
سلام عزیزم بلاگفا چن بار تو لینک دوستان گذاشتمت همش ارور میداد لوکس بلاگو قبول نمیکنه کلن
پاسخ:سلام ماری جون ولش کن عزیزم لیاقت نداره:) همسری
ساعت13:25---23 شهريور 1392
سلام عشقم
بلاخره ما از مسافرت اومدیم اول از شما خانوم گلم تشکر میکنم که منو شرمنده کردی صبر کردی تا من کامنت بذارم بعد بقیه کامنتا رو تایید کنی بعد هم از شما دوستای خوب معذرت میخوام که کامنتتوم دیر تایید شد جیگرم دستت درد نکنه که مثه همیشه یه کیک خوشمزه برای سالگردمون درست کردی خانومم من که میگم لازم نیست به خاطر این چیزا معذرت خواهی کنی چرا هی میگی معذرت میخوام بازم سالگردمون مبارک بیشتر از همه ی دنیا دوست دارم همه ی دنیام پاسخ:سلام عشق من سفر بخیر خواهش میکنم گلم بازم معذرت می خواهم ای سرورم من بیشتر دوست دارم همسرم چقدر بوس ای بابا پریا
ساعت11:10---21 شهريور 1392
سلام فافاجون .خوبی؟قدرهمسریتو بدون .ازینکه میبینم انقدر خوشبختین خیلی خوشحال میشم.امیدوارم این عشق و علاقتون پایدارباشه.
پاسخ:سلام پریا جووون خوبم تو چطوری خانوم چشم عزیزم وای عزیزم مرسی
|